بر خلاف مثل معروف"گر خواهی رسوا نشوی همرنگ جماعت شو" ، یکی از خصوصیات عجیب من تا این لحظه از زندگی ناهمسانی و ناهمگونی با آدمهای اطرافم بوده و به صورت ذاتی هم فاز نبودن با اکثریت، حس رضایت غیر قابل وصفی برایم به همراه داشته.
یادمه در دوران نوجوانی برخلاف بقیه دوستان که عاشق شیطنت و شلوغی بودن، من زیاد خوش نداشتم با کسی قاطی بشم و خلوت کردن خودم را به جمع های دوستانه ترجیح میدادم و شاید فکر کردن به مسائل ریاضی یکی از تفریحاتم بود. اما در مدرسه نمونه دولتی و در دانشگاهی که تحصیل کردم ازینکه میدیدم دوستانم به خاطر درس از خیلی چیزهای دیگر مانند تفریح و ورزش میزدن، حالم بهم میخورد و همین باعث شد از لاکم بیام بیرون و بیشتر پی تفریح و ورزش برم. بعد از فارغ التحصیلی درحالی که اکثر دوستام دغدغه اصلیشون پشت میز نشینی بود، من هدف اصلی ام خود اشتغالی بود. حال خوب یا بد بودن این نوع جهت گیری ام رو کاری ندارم ولی در یک مورد بسیار به دردم خورد و خیلی از این نظر خوشحالم. در چند سال اخیر بسیاری از افراد جامعه و افراد دور و برم حتی بچه ها و ن را مشاهده میکردم که سیگار جزئی جداناپذیر از زندگیشون شده و حتی برای توجیه آن کلی سفسطه میکنن. خوشبختانه من بر طبق عادت ساز مخالف زدن با اکثریت ، تصمیم گرفتم هیچوقت دنبال دود و دم نرم و الانم از این بابت بسیار خرسندم. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خدمات آنلاین تور ایران گروه آریانا مترجمين معتمد سفارت Danny Michael Derek Abel فتوبلاگ شخصی حسین توکلی بردسکن کتابخانه علوی